کـــــــــــورد نیـــــــــــوز

وبگاه مستقل خبری شهرستان دیواندره

کـــــــــــورد نیـــــــــــوز

وبگاه مستقل خبری شهرستان دیواندره

بیوگرافی عبدالرحمن شرفکندی(هه ژار)

وی فرزند حاجی ملا محمد بود و در سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی در کردستان ایران زاده شد. دوران کودکی وجوانی را در مهاباد سپری نمود و هنگامی که ۱۷ سال سن داشت پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصیل را بعد از مرگ پدر، رها کرد و به کسب و کار روی آورد. و به دلیل تحصیل برادران با همه مشکلات شهر نشینی، به مهاباد نقل کرد. نیاز به امکانات بیشتر موجب شد که کسب و کارش را رونق بیشتری دهد. به شهر بوکان رفت. با همه گرفتاریها، علاقه شدید عبدالرحمن جوان به زبان و ادبیات کردی چنان بود که تا سالها بسیاری از دواوین شعرا را خوانده بود و بیشتر آنها را از حفظ داشت. او تخلص هژار «به معنی بینوا و درویش» را برای خود برگزید و نخستین دیوان اشعارش که ئاله‌کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذری نیز ترجمه وانتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسی پس از دوماه حبس در سقز، در حالیکه می‌خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتی موفق به فرار شد و وارد خاک عراق شد. در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشی از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص می‌داد.

کار طاقت فرسا و سوءتغذیه بیمارش کرد و چون بیماریش به درازا کشید، مسلول شد و می‌رفت که ازدست برود، که توسط جمعی ازدوستدارانش بـه بیمارستانی درجبل لبنان انتقال یافت. این بیمارستان کتابخانهٔ بزرگی داشت حاوی کتاب‌های ارزشمند بسیار به زبان عربی. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد. بطوری که وقتی به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمی آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به علاوه برخی از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید.

هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از ۱۷ سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنی داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سر پیری، باز زندگی را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف ابوعلی سینا را به او پیشنهاد دادند در ازای دستمزد مختصری، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمی و ادبی راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسی درآمد. با تلاش سخت و خستگی ناپذیر بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تالیف و ترجمه مشغول بود و در سایه این کار پیگیر آثاری را در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی و فرهنگی نوشت، که از جمله آنها شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیری، ترجمه دوره کامل قانون ابن سینا در هفت جلد، گردآوری فرهنگ جامع لغات کردی به کردی و فارسی، زندگینامه خودش و بالاخره ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردی را می‌توان نام برد. سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال ۱۳۶۹ در تهران بر اثر بیماری جان پاکش به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهی از دور و نزدیک برای وداع با وی گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار که حتی مسعود بارزانی رییس جمهور کنونی اقلیم کردستان عراق نیز حضور داشت تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملاغفور به خاک سپرده شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد